روشهای profile کردن کاربران در اینترنت و Cross Device
روشهای profile کردن کاربران در اینترنت و Cross Device
غولهای اینترنت مانند Facebook، Google و غیره روشهای بسیار پیچیده و نفوذی برای استخراج اطلاعات شما دارند، و امروزه این مورد فراتر از تصور ما پیشروی کرده است. موفقیت اینترنت مصرفی بر یک اساس نهاده شده است. ما بهعنوان کاربران تشویق میشویم که در اینترنت جستجو کنیم، زندگی خود و دوستان را share کنیم و از تعداد کثیری خدمات مجانی بهره ببریم. در عوض غولهای اینترنت و صدها شرکت کمتر شناختهشده که این خدمات را فراهم کردهاند، بهدقت تمامی حرکات ما را مانیتور کرده و زیر نظر دارند تا ما را با آگهیهای هدفمند بمباران کنند. این مسئله با به وجود آمدن دیدگاهها و تکنولوژیهای جدید در حال تغییر است.
بسیاری از مصرفکنندگان حس میکنند که کنترل بر روی اطلاعات خصوصی خود را ازدستدادهاند و در همین حال شرکتهای اینترنتی که در امور تبلیغات دست دارند (Adtech) و صرافان دادهها (Data Brokers) همچنان تکنولوژیهای جدیدی را برای فیلتر کردن پروفایلهای صدها میلیون و شاید میلیاردها کاربر و مصرفکننده به کار میبرند. با به وجود آمدن نسل بعدی هوش مصنوعی (Artificial Intelligence ) امکان سوءاستفادههای جدیدی برای اطلاعات شخصی ما وجود دارد.
در روزهای اول پیدایش اینترنت، کاربران براین اعتقاد بودند که دادهها ما را بهسوی یک فردوس اطلاعاتی هدایت میکند که در آن، با داشتن ابزار و ارتباطات بهتر، دسترسی به هر نوع اطلاعات موردنیاز امکانپذیر است و تبلیغات هدایتشده بهسوی ما آنچه خواهد بود که ما میخواهیم.
در اویل کار به نظر مارسید که این پیشبینیها به واقعیت خواهد پیوست ولی بهتدریج اهداف محرمانگی بارها و بارها تغییر یافت، شرکتها ما را اتفاقی جاسوسی میکردند و هکرها به ما نشان دادند که سرقت داده و اطلاعات مثل آب خوردن است. تبلیغکنندگان از مهاجرت عموم به گوشی و تبلت خشنود نشدند. Cookie هایی که ما را در کامپیوتر دنبال میکنند در وسایل موبایلی خیلی مؤثر نیستند. با تقسیم شدن فعالیتهای آنلاین ما بر روی چند وسیله، کاربران ناگهان به دو یا سه کاربر مجزا تبدیل شدند.
این امر برای مصرفکننده بد نبود، چون وسایل موبایلی دادههای ارسال میکنند که به شرکتها اجازه میدهد که موارد جدیدی در مورد کاربر یاد بگیرند (مانند اینکه ما کجا میرویم، با چه کسانی ملاقات میکنیم، کجا خرید میکنیم و عادات دیگر) تا الگوی رفتارهای بلندمدت ما را پیشبینی کنند.
امروزه با تکنولوژیهای “مابین وسایل” (Cross Device)، صنعت تبلیغات میتواند تمامی اطلاعات موجود کاربر را در یک پروفایل جامع و فراگیر، با لینک نمودن دادههای ما در کامپیوتر، موبایل و تبلت، جمعآوری کند. همچنین با پیدایش وسایل پوشیدنی و اینترنت اشیا (Wearables، connected TV، IoT) ردیابی “مابین وسایل” به هر وسیلهای که سیگنال دارد امکان دارد.
صنعت تبلیغات به این تکنولوژی بسیار علاقهمند است، چون میتواند ما را بر اساس عادات و رفتار روزمره از طریق هر وسیلهای دنبال و هدفگذاری کند. دو روش برای ردیابی مابین وسایل وجود دارد. روش دقیقتر و محبوبتر ردیابی قطعی (deterministic tracking) است که وسایل مختلف یک کاربر در زمان logon شدن در هر وسیلهای لینک میکند. این روش توسط غولهای اینترنتی مانند Facebook، Google، Apple و غیره استفاده میشود.
در نگاه اول سیاستهای محرمانگی دادههای شرکت Facebook نشان میدهد که همهچیز شامل محتوای کاربر، تماسهای کاربر و مواردی که ما آن را میبینیم و روی آن کلیک میکنیم، علاوه بر اطلاعاتی که دوستان در مورد ما ارائه میکنند، ثبت میشود. فیسبوک اطلاعات پرداخت، اطلاعات نوع وسیله در حال استفاده کاربر برای اتصال، مکان و اطلاعات اتصال را ذخیره میکند. این شبکه عمومی میداند که ما ازچه سایتهای شخص ثالث که از خدمات آن استفاده میکنند (مانند دکمه like، login فیسبوک، خدمات تحلیل و تبلیغات) بازدید میکنیم. همزمان اطلاعات ما از شرکا Facebook جمعآوری میشود.
بیشتر غولهای تکنولوژی سیاستهای مشابهی دارند و همگی آنها تائید اکید دارند که اطلاعات دارای شناسههای شخصی را با اشخاص ثالث به اشتراک نمیگذراند. فیسبوک میگوید که از دادههای کاربران برای ارسال تبلیغات در فضای خود استفاده میکند، اما این اطلاعات صادر نمیگردد. گوگل میگوید که این شرکت مجموعههای دادههای ناشناس را به اشتراک میگذارد.
شرکتهای کمتر شناختهشده، که اکثراً در امور تبلیغات اینترنتی و Adtech فعالیت دارند ما را تحت نظر دارند. به دلیل اینکه ما در سایتهای انان login نمیکنیم بهاحتمالزیاد این شرکتها از روشهای ردیابی دیگر برای لینک شدن به وسایل ما استفاده میکنند. آنها تگهای دیجیتال یا پیکسلهایی را به میلیونها سایت ارسال میکنند تا وسایل کاربر را شناسایی کنند، عادات مرورگرهای ما را مانیتور کنند، به دنبال الگوهای و عادات زمانی و غیره بگردند. با تحلیل حجمهای عظیم دادهها از طریق فرمولها و مدلهای آماری، شرکتهای ردیابی میتوانند الگوها و روندها را تشخیص داده و پیشبینیهایی در مورد مصرفکننده و نوع وسیله داشته باشند. طرفداران این تکنولوژی ادعا دارند که پیشبینی انان در90 از موارد درست است. این موارد برای عموم قابل دید نیست و کنترل آن بسیار دشوار است.
پیشبینی میشود که ردیابی مابین وسایل در آینده بسیار فراگیر شود. فرض کنیم که یک فرد بیمار از کامپیوتر خود استفاده کند، به کلینیک و سپس به داروخانه برود و به خانه بازگردد. با داشتن Cross Device ممکن است که بیماری او را از رفتارهای او حدس زد. با ارسال سیگنالهای Wifi و GPS از گوشی این بیمار میتوان محل او را شناسایی نمود و با ادغام پروفایلهای او با دریافت اطلاعات بیشتر از اشخاص ثالث میتوان بهراحتی بیمار را شناسایی نمود.
ما درواقع باید نگران باشیم که شرکتها با استفاده از Cross Device پروفایلهای جامعی را از کاربران به وجود میاورند. دلایل این نگرانی به شرح ذیل میباشد.
• دادههای شمارا میتوان هک کرد: مجموعه Privacy Rights Clearinghouse گزارش کرده است که در 2015 هکرها 4.5 میلیون پرونده بیماران از سیستم رفاه و سلامتی UCLA، 37 میلیون اطلاعات مشتریان را از Ashley Madison، 15 میلیون حساب کاربری از Experian، 80 میلیون اطلاعات مشتریان Anthem و 21 میلیون اطلاعات افراد را از سازمان پرسنلی فدرال آمریکا به سرقت بردند. این موارد به روزنامهها راه یافتند اما موارد هکهای کوچکتر بیشمار است. هیچ سایت یا شبکهای امنیت کامل ندارد و محققین نشان دادهاند که شناسایی مجدد و یا به دست آوردن شناسه افراد ناشناس (deanonymize) چقدر راحت است.
• امکان فروش پروفایل شما وجود دارد: فروش پروفایلها بهصورت ناشناس امروزه بهطورمعمول انجام میشود. در سیاستهای محرمانگی شرکتهای اینترنتی بهوضوح قیدشده است که در صورت تغییر مالکیت آن شرکت پروفایلها سرمایه هستند و قابلخرید و فروش خواهند بود. درزمانی که شرکت Verizon شرکت AOL را خریداری کرد و امور تبلیغاتی آنان ادغام شد، پروفایلهای غنیتر و جامعتری از کاربران به وجود آمد.
• استفاده غیرمنتظره از دادههای کاربران: گوگل، فیسبوک و دیگر شرکتها برای شما بر اساس علاقهمندی، رفتار و روابط و کاربران اجتماعی شما، تجربیات وب customized ایجاد میکنند. از طرفی این امر منطقی است چون هیچکدام از ما مایل به بررسی و scroll کردن روی صفحه پشت صفحه اطلاعات نمیباشیم. محققان نشان دادهاند که پروفایلهای آنلاین ما عواقب و اثراتی نیز در دنیای واقعی دارند، که این موارد ممکن است شامل قیمتگذاری محصولات، تعیین مقدار وام دریافتی و حتی تعیین کارهایی پیشنهادی به ما باشد.
دادههای ما امروزه برای ساختن و تست کردن مدلهای تحلیلی مربوط به خدمات جدید و مشخصههای آنها استفاده میگردد. در آینده موارد جدیدی را نیز شاهد خواهیم بود. گوگل و فیسبوک ادعا دارند که هوش مصنوعی به آنها اجازه خواهد داد که مقدار و حجمهای بیشتری از دادههای ما را تحلیل کنند تا روندهای جدید رفتاری را کشف کنند و بتوانند پیشبینی کنند که ما چه افکاری خواهیم داشت و آنچه را که ما میخواهیم قبل از اینکه به آن فکر کنیم و آن را بخواهیم به ما عرضه کنند. این شرکتها فعلاً فقط بر روی “سطح” این کوه یخی بزرگ خراشی انداختهاند.